هر تصمیم گیری شامل شش مرحله است:
1) تعیین مشکل و تعیین موقعیت مستلزم تصمیم گیری
تصمیمگیری با تشخیص صحیح مشکل یا مسئله آغاز می شود. اگر مشکل به حدی پچیده و بزرگ باشد که نتوان آن را به صورت عینی حل کرد ابتدا باید آن را به چند بخش کوچک تجزیه و تعریف کرد. در این مرحله باید نقش خود و میزان مسؤلیتی که در قبال مشکل دارید را مشخص کنید.
2) مد نظر قرار دادن اهداف و ارزیابی صحیح موقعیت
پس از اینکه تعیین کردید که مشکلی وجود دارد و باید برای حل آن تصمیم گیری کنید، مشخص کنید که منظورتان از فرآیند حل مشکل چیست، چه اهدافی را دنبال می کنید و چه زمانی برای شما مسلم می شود که مشکل حاضر حل شده است.
مثلاً فردی که با تصمیم گیری برای انتخاب رشته دانشگاهی رو به رو است ممکن است این اهداف را برای خود تعیین کند:
الف) متناسب بودن رشته با علایق و استعدادهای فردی
ب) داشتن بازار کار مناسب
ج) امکان قبولی در دانشگاه های معتبر
اگر اهداف فوق پس از اعلام نتایج تا حد رضایت بخشی تحقق یافته باشند یعنی فرد فرآیند تصمیم گیری را به درستی به انجام رسانده است.
نکته مهم در هدف گذاری، ارزیابی صحیح موقیعت و توانمندیهاست. از گذرادن اهدافی که از حد توانایی، امکانات و منابع شما خارج بوده و موجب عدم موفقیت شما می شود اجتناب کنید. اهداف باید واقع بینانه باشند نه رویا پردازانه.
برای نمونه در مثال انتخاب رشته اگر استعداد و توانایی فرد متناسب با رشته مهندسی مکانیک باشد و شرایط به گونه ای باشد که بازار کار مناسبی برای این رشته وجود داشته باشد ولی فرد رتبه مطلوب برای قبولی در دانشگاه های دولتی شهر تهران را نداشته باشد، در صورتی که انتخابهای خود را فقط به این دانشگاه ها محدود کند با شکست مواجه خواهد شد و بهتر است دانشگاه های معتبر سایر شهرها را نیز مد نظر قرار دهد.
3) جستجوی گزینه ها
در این مرحله باید به دنبال راه حل ها و گزینه های موجود باشید. سعی کنید تنها به موارد آشنا و مأنوس بسنده نکرده و انتخاب های متنوع و فراوانی را در نظر بگیرید. همه گزینه های موجود را یادداشت کرده و برای انتخاب بهترین آنها وارد مرحله بعدی شوید.
4) انتخاب بهترین گزینه برای عمل
پیامدهای مثبت و منفی هریک از گزینه هایی که در مرحله قبل یادداشت کرده اید را بررسی کنید. برای تشخیص پیامدها راجع به هر گزینه اطلاعات کافی جمع آوری کنید. مثلاً در مثال انتخاب رشته ممکن است گزینههای مطلوب، دانشگاه صنعتی اصفهان، تبریز و شیراز باشد. جمع آوری اطلاعات راجع به سطح علمی هر یک از دانشگاه ها، مسافت هریک از شهرها تا محل سکونت، هزینه های اقامت و رفت و آمد، امکان ادامه تحصیل در مقاطع عالی، شرایط خوابگاه، محیط دانشگاه و شهر و … میتواند در تشخیص پیامدهای مثبت و منفی ناشی از انتخاب هریک از دانشگاه ها چاره ساز باشد.
یک تصمیمگیری موفق به معنای انتخاب راه حلی است که پیامدهای خوب آن به برخی پیامدهای بد توأم با آن بیارزد. دقت کنید که چه میزان زمان، هزینه، نیرو، مهارت، دانش و یا سایر منابع برای به عمل آوردن هریک از گزینه ها نیاز دارید و کدام گزینه بیشتر با اهداف و ارزش های شما سازگار است.
5) عملی نمودن تصمیم اتخاذ شده
تصمیمگیری با انتخاب بهترین گزینه تمام نمیشود، بلکه باید این انتخاب را اجرا کنید. بعد از اینکه تصمیمی گرفتید باید تمام مسئولیت ها و پیامدهای آن را بپذیرید و بر سر تصمیم خود ایستادگی کنید.
6) ارزیابی نتایج
پس از به اجرا درآوردن یک تصمیم باید نتایج و پیامدهای آن مورد ارزیابی قرار گیرد تا مشخص شود که اثربخش بوده است یا خیر. حتی تصمیمات عادی و روزمره هم باید به صورت عادی مورد ارزیابی قرار گیرند و در صورت نیاز مورد تغییر یا بهبود قرار گیرند. در صورتی که ارزیابی نتایج حاکی از آن باشد که اهداف اولیه محقق شده اند، فرآیند تصمیم گیری در این موقعیت به پایان می رسد، در غیر این صورت باید به اولویت بعدی گزینههایی که انتخاب کرده بودید بازگردید و آن را به آزمایش بگذارید.
لازم به ذکر است که مهارت تصمیم گیری مانند سایر مهارت ها نیازمند تمرین و تکرار است و صرفاً با مطالعه حاصل نمی شود. برای تقویت این مهارت در خود بهتر است برای تصمیم های کوچک روزمره ( که معمولاً به صورت اتوماتیک و با صرف زمان و توجه کم اتخاذ می شوند) وقت بیشتری بگذارید و برای هر تصمیم مراحل فوق را در ذهن و یا بروی کاغذ مرور کنید تا به تدریج این مراحل ملکه ذهن شما شوند.
منبع: مهارت تصمیم گیری، دکتر علیرضا جزایری و سید علی سینا رحیمی